تو این 8 تا موقعیت سکوت کنی خودتو یک فرد عاقل و باکلاس جلوه دادی

پیمایش در زندگی کمی شبیه به رقصیدن است - همه چیز این است که بدانید چه زمانی باید به جلو قدم بردارید و چه زمانی یک قدم به عقب بردارید. یا در برخی موارد، چه زمانی باید کاملا بی حرکت بمانید.

کدخبر : 14692
سایت سرگرمی روز :

و منظورم از "هنوز" سکوت است.

سلام، من لاکلان براون هستم، بنیانگذار هک اسپیریت و از علاقه مندان به ذهن آگاهی با علاقه شدید به بودیسم. من اینجا هستم تا به شما بگویم که گاهی اوقات سکوت قدرتمندترین جمله ای است که می توانید بیان کنید.

روانشناسی نیز این موضوع را تأیید می کند. می گوید موقعیت های خاصی وجود دارد که در آن عاقلانه ترین اقدام این است که به سادگی زبان خود را نگه دارید و بگذارید سکوت حرف های زیادی بزند.

بیایید به این 8 موقعیت بپردازیم که در آن بهترین حالت سکوت است.

1) هنگامی که احساسات در حال افزایش است

ما همه آنجا بوده ایم. تنش ها افزایش می یابد، صداها افزایش می یابد و هوا عملاً از احساسات زمزمه می کند. در این موارد است که روانشناسی ما را ترغیب می کند که آن را زیپ کنیم.

چرا می پرسی؟ خوب، زیرا طبق تحقیقات، برانگیختگی عاطفی توانایی ما برای پردازش اطلاعات و تصمیم گیری متعادل را مختل می کند.

ببینید، وقتی ما گرم می شویم، مغز ما به حالت جنگ یا پرواز می رود. بیشتر احتمال دارد چیزهایی را بگوییم که قصد نداریم یا تصمیماتی بگیریم که بعداً پشیمان شویم. این یک غریزه اولیه است که در اکثر سناریوهای امروزی به خوبی به ما کمک نمی کند.

به عنوان یک تمرین‌کننده ذهن آگاهی، می‌توانم قدرت سکوت را در این لحظات تضمین کنم. با انتخاب سکوت، فضایی را برای خود فراهم می کنیم تا احساسات خود را بدون اینکه تحت تأثیر احساسات خود قرار بگیریم، مشاهده کنیم.

این اساساً هسته تمرکز حواس است - حضور در آنچه اتفاق می افتد بدون پاسخگویی تکانشی.

بنابراین دفعه بعد که در موقعیتی داغ قرار گرفتید، نفس عمیقی بکشید و سکوت را به جای کلمات انتخاب کنید. این در مورد سرکوب احساسات شما نیست، بلکه ایجاد مکثی برای پاسخگویی آگاهانه و متفکرانه است.

۲) زمانی که به اندازه کافی مطلع نیستید

بعدی در لیست ما بسیار ساده است، اما این موردی است که ما اغلب نادیده می گیریم. اگر در مورد موضوعی اطلاعات کافی ندارید، بهتر است سکوت کنید.

ما در عصر نظرات فوری و حقایق سریع زندگی می کنیم. احساس فشار برای داشتن نظر در همه چیز آسان است، اما بیایید صادق باشیم، این همیشه بهترین رویکرد نیست.

من این را به سختی یاد گرفته ام در روزهای اولیه کاوش ذهن آگاهی، اغلب با دانش نیمه تمام وارد بحث می شدم.

من به سرعت متوجه شدم که صحبت کردن بدون درک فقط آب را گل آلود می کند و هم من و هم هر کسی را که با او صحبت می کنم گیج می کند.

به یاد داشته باشید، اشکالی ندارد که همه چیز را ندانید. گاهی عاقلانه ترین کاری که می توانید انجام دهید گوش دادن و یادگیری است.

3) زمانی که ممکن است سخنان شما به دیگران آسیب برساند

حالا، ممکن است قورت دادن این یکی کمی دشوار باشد، اما حیاتی است.

بر اساس آموزه های بودایی، گفتار درست یکی از جنبه های اساسی راه هشتگانه شریف است. یعنی پرهیز از دروغ، گفتار تفرقه‌انگیز، سخنان تند و بیهوده.

بودیسم تأکید می کند که کلمات دارای قدرت هستند - قدرت ایجاد و تخریب، التیام و آسیب رساندن.

اگر در موقعیتی قرار گرفتید که ممکن است کلمات شما باعث درد یا آسیب به شخص دیگری شود - چه عمداً یا ناخواسته - عاقلانه است که زبان خود را نگه دارید.

به یاد داشته باشید، همه ما بار نامرئی از مبارزات و چالش ها را حمل می کنیم. سخنی که با عصبانیت یا ناامیدی به زبان می‌آید می‌تواند زخمی به جای بگذارد که بسیار طولانی‌تر از هر زخم فیزیکی باقی بماند.

و در حالی که ممکن است در لحظه احساس رضایت کند، عواقب بعدی اغلب مملو از پشیمانی است.

گاهی اوقات، مهربان ترین کاری که می توانید انجام دهید - هم برای خود و هم برای دیگران - این است که سکوت را به جای کلمات مضر انتخاب کنید.

4) زمانی که نیاز به گوش دادن دارید

ما اغلب آنقدر روی شنیده شدن متمرکز هستیم که گوش دادن را فراموش می کنیم. گوش دادن فعال مهارتی است که نیاز به ذهن آگاهی، صبر و تمرین دارد.

ذهن آگاهی ما را تشویق می کند که در هر لحظه به طور کامل حضور داشته باشیم. و وقتی درگیر مکالمه هستیم، حضور به معنای گوش دادن به صحبت های طرف مقابل است، نه اینکه فقط منتظر نوبت صحبت کردن خود باشیم.

در بسیاری از موقعیت ها بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که سکوت کنید و به سادگی گوش دهید. خواه دوستی باشد که مشکلات خود را به اشتراک می‌گذارد، یک همکار که مفهوم جدیدی را توضیح می‌دهد، یا یکی از عزیزانی که احساسات خود را بیان می‌کند، توجه خاموش شما می‌تواند گویای خوبی باشد.

همیشه این نیست که کلمات مناسب یا پاسخ کامل را داشته باشید. گاهی اوقات، این در مورد ارائه یک فضای امن برای دیگران است تا بدون وقفه یا قضاوت خود را بیان کنند.

این نوع سکوت آگاهانه باعث درک بهتر، همدلی و ارتباط می شود.

5) هنگامی که در حال تمرین ذهن آگاهی هستید

ذهن آگاهی به معنای حضور کامل در لحظه است، و گاهی اوقات، این به معنای انتخاب سکوت است. این به شما این امکان را می دهد که به طور کامل با محیط و افکار خود بدون حواس پرتی گفتگوهای غیر ضروری درگیر شوید.

در سفر خود با ذهن آگاهی، که در کتاب خود با عنوان «رازهای پنهان بودیسم: چگونه با حداکثر تأثیر و حداقل نفس زندگی کنیم» شرح داده ام، دریافتم که سکوت می تواند ابزار قدرتمندی برای رشد شخصی باشد.

سکوت به ما این فضا را می دهد تا افکارمان را بدون قضاوت یا وقفه مشاهده کنیم. این خودآگاهی می تواند به بینش عمیقی در مورد خود و زندگی ما منجر شود. این به ما امکان می دهد احساسات خود را بهتر درک کنیم، استرس را به طور موثرتری مدیریت کنیم و حس عمیقی از آرامش درونی را در خود پرورش دهیم.

بنابراین، اگر در حال تمرین تمرکز حواس هستید (یا اگر علاقه دارید شروع کنید)، من شما را تشویق می‌کنم دوره‌های سکوت عمدی را تجربه کنید.

ممکن است از آنچه در خلوت کشف می کنید شگفت زده شوید.

اگر کنجکاو هستید که درباره اینکه چگونه ذهن آگاهی و بودیسم می توانند به چالش های زندگی کمک کنند، بیشتر بدانید، کتاب من در آمازون را اینجا ببینید. این مملو از نکات و بینش های عملی است که از سال ها تجربه و مطالعه شخصی به دست آمده است.

6) هنگامی که سکوت خود راه حل است

این یکی ممکن است کمی متناقض به نظر برسد، اما در اینجا با من همراه باشید. در شرایط خاص، سکوت خود قوی ترین پاسخی است که می توانید بدهید.

بودیسم و خرد ذهن آگاهی اغلب در مورد قدرت سکون و سکوت صحبت می کنند. این فقط در مورد خودداری از گفتار نیست، بلکه در مورد پذیرفتن سکوت به عنوان نوعی خرد عمیق است.

در مورد آن فکر کنید. آیا تا به حال سوالی پرسیده اید که پاسخ آسانی برای آن وجود نداشته باشد؟ یا در موقعیتی قرار گرفتید که کلمات را ناکافی می دانستید؟

در چنین مواردی، انتخاب سکوت به جای کلمات اجباری می تواند بیش از هر سخنرانی ارتباط برقرار کند. پیچیدگی موقعیت را تصدیق می کند و به عمق لحظه احترام می گذارد.

بنابراین به یاد داشته باشید، گاهی اوقات، سکوت، عدم پاسخگویی نیست. این پاسخ است.

۷) زمانی که کلمات شما شرایط را تغییر نمی دهند

در بودیسم ضرب المثلی وجود دارد که می گوید: «اگر می خواهید صحبت کنید، همیشه از خود بپرسید که آیا این درست است، آیا لازم است، آیا مهربان است؟» اما من می خواهم یک سوال دیگر را به این لیست اضافه کنم: آیا تفاوتی ایجاد می کند؟

موقعیت هایی در زندگی وجود دارد که کلمات، صرف نظر از اینکه چقدر شیوا یا با نیت خوب گفته شوند، به سادگی نتیجه را تغییر نمی دهند. این می تواند یک دوست سرسخت باشد که از دیدن دلیل خودداری می کند، یک بحث تلخ که از کنترل خارج می شود، یا موقعیتی که تصمیم از قبل نهایی شده است.

در این موارد، صحبت کردن فقط ممکن است به آتش سوزی یا ایجاد ناراحتی غیر ضروری کمک کند. این یک حقیقت تلخ است، اما باید تشخیص داد.

پذیرش به معنای انفعال یا کناره گیری نیست، بلکه به معنای شناخت واقعیت همان گونه که هست است.

این در مورد درک این است که همه چیز تحت کنترل ما نیست - و این اشکالی ندارد.

8) زمانی که باید صحبت کنید

صبر کن چی؟ وقتی نیاز به صحبت دارید سکوت کنید؟ می دانم، به نظر غیرقابل تصور می رسد، اما اجازه دهید توضیح دهم.

در تمرین ذهن آگاهی، اهمیت عمل عمدی یا در این مورد، گفتار عمدی را می آموزیم. این بدان معناست که قبل از صحبت کردن، لحظه ای مکث کرده و در مورد کلمات خود و تأثیر بالقوه آنها فکر می کنیم.

اگر در موقعیتی هستید که میل به واکنش فوری دارید - شاید ناراحت هستید یا احساس می کنید مورد حمله قرار گرفته اید - اغلب عاقلانه تر است که برای لحظه ای سکوت کنید. این مکث به شما این فرصت را می دهد که افکار خود را جمع آوری کنید، احساسات خود را آرام کنید و در مورد آگاهانه ترین پاسخ تصمیم بگیرید.

این بدان معنا نیست که شما باید برای همیشه ساکت بمانید. بلکه به این معناست که به جای واکنش، به خودتان فضایی برای پاسخ دادن بدهید.

بنابراین در اصل، انتخاب سکوت در ابتدا می تواند منجر به ارتباط معنادارتر و موثرتر در پایان شود. این در مورد اجتناب از گفتگوهای دشوار نیست، بلکه با وضوح و توجه به آنها نزدیک می شود. این یک تغییر ظریف در دیدگاه است، اما می تواند به طور قابل توجهی تعاملات و روابط شما را بهبود بخشد.

منبع: تحریره سرگرمی روز
آیا این خبر مفید بود؟
ارسال نظر: