حکایتی جذاب گلستان سعدی | یکی را از بزرگان پسری وفات یافت...
یکی از بزرگان دین وقتی که پسرش وفات یافت...
یکی را از بزرگان ائمه پسری وفات یافت. پرسیدند که بر صندوق گورش چه نویسیم؟ گفت: آیات کتاب مجید را عزت و شرف بیش از آن است که روا باشد بر چنین جایها نوشتن که به روزگار سوده گردد و خلایق بر او گذرند و سگان بر او شاشند. اگر به ضرورت چیزی همینویسند این بیت کفایت است:
وه که هر گه که سبزه در بستان
بدمیدی چه خوش شدی دل من
بگذر ای دوست تا به وقت بهار
سبزه بینی دمیده بر گل من
یکی از بزرگان دین وقتی که پسرش وفات یافت، به پرسشکنندگان گفت که بر روی صندوق قبر او نباید آیات قرآن نوشت، زیرا شرف و عزت قرآن بیشتر از آن است که بر چنین جاهایی نوشته شود که روزی ممکن است خراب شده و مورد بیاحترامی قرار گیرد. او پیشنهاد کرد که اگر ضرورتی هست، این بیت شعر کافی است:
حکایت گلستان سعدی : وای بر من که هر زمانی که سبزه در بستان میروید، دلم خوش میشود. بگذر ای دوست تا به وقت بهار، سبزهای ببینی که بر گل من دمیده است.