روانشناسی رابطه | روانشناسی عاطفه
روانشناسی رابطه | این 10 کلمه سمی و باید از زندگی تان حذف کنیم
کلمات سمی یا غیر سمی که در زندگی روزمره خود استفاده می کنیم تصادفی انتخاب نمی شوند. حتی اگر اینطور به نظر برسد. در واقعیت، انتخاب کلمات ما اغلب تحت تأثیر عوامل مختلفی است. مانند تربیت ما، فرهنگ ما، تجربیات شخصی ما و حتی وضعیت عاطفی فعلی ما. این کلمات صرفا ابزاری برای انتقال ایده نیستند. اما آنها درک ما از واقعیت را نیز شکل می دهند. و بر نحوه تعامل ما با دنیای اطرافمان تأثیر بگذاریم.
یکی از راه هایی که کلمات بر واقعیت ما تأثیر می گذارند از طریق زبانی است که برای توصیف تجربیات خود استفاده می کنیم.در روانشناسی رابطه امروز به این موضوع مهم پرداخته این.
به عنوان مثال، اگر کسی یک روز را به عنوان "وحشتناک" یا "وحشتناک" توصیف کند، این کلمات سمی هستند.
این می تواند درک آنها از آن روز را رنگ آمیزی کند و بر خلق و خوی و رفتار بعدی آنها تأثیر بگذارد. از سوی دیگر، اگر همان فرد تصمیم بگیرد که روز را به عنوان «چالش» یا «سخت» توصیف کند. این می تواند دیدگاه آنها را تغییر دهد و آنها را تشویق کند که به دنبال راه حل باشند نه اینکه تحت تأثیر احساسات منفی قرار بگیرند.
کلمات سمی که برای صحبت درباره خود و دیگران به کار می بریم.
همچنین می تواند تأثیر قابل توجهی بر عزت نفس و روابط بین فردی ما داشته باشد. به عنوان مثال، اگر شخصی خود را با کلمات سمی مانند "بی کفایت" یا "احمق" توصیف کند. این می تواند باورهای منفی در مورد خود را تقویت کند و بر اعتماد فرد به توانایی های خود تأثیر بگذارد. به همین ترتیب، استفاده از کلمات آزاردهنده یا تحقیرآمیز برای توصیف دیگران می تواند به روابط آسیب برساند. و موانعی برای ارتباط و درک متقابل ایجاد کنید.
واژگان ما همچنین می تواند باورها، ارزش ها و تعصبات ما را آشکار کند . کلماتی که برای صحبت در مورد افراد، گروه ها یا موقعیت های خاص استفاده می کنیم. ممکن است منعکس کننده نگرش خودآگاه و ناخودآگاه ما نسبت به آنها باشد. به عنوان مثال، استفاده از کلمات سمی با عبارات انگ یا تبعیض آمیز برای توصیف افراد با پیشینه های مختلف قومی، مذهبی یا اجتماعی می تواند تعصبات و کلیشه ها را تداوم بخشد، حتی اگر ما از تأثیر آنها بی خبر باشیم.
مطالعهای در دانشگاه VU آمستردام به این نتیجه رسید که کلماتی که افراد برونگرا و درونگرا استفاده میکنند بسیار متفاوت است.
افراد درونگرا با دقت بیشتری صحبت می کنند و از کلمات "شاید" و "احتمالا" زیاد استفاده می کنند. از طرف دیگر افراد برونگرا بیشتر از کلمات مبهم و انتزاعی استفاده می کنند. اما در بیان آنچه می خواهند واضح تر هستند.
در زیر لیستی از کلمات سمی است که باید از آنها اجتناب کنید. یا اگر می خواهید شادی واقعی را حفظ کنید، از زندگی خود حذف کنید:
1-احساس گناه
اصطلاح "گناه" اغلب بدون درک کامل معنای آن استفاده می شود. احساس گناه می تواند باعث شود که احساس کنیم مشکلی در ذات ما وجود دارد. اینکه اعمال یا خصوصیات شخصی ما ناکافی است و در نتیجه باعث اضطراب و اندوه می شود.
به جای سرزنش خود، بیان پشیمانی با گفتن مثلاً «متاسفم/از کاری که انجام دادم متاسفم» سازنده تر است. این فرمولبندیها ماهیت منفی اعمال ما را تشخیص میدهند و در عین حال از قضاوت درباره ارزش شخصیمان اجتناب میکنند.
2. شکست
در حقیقت، شکست یک تفسیر ذهنی است. پشت هر به اصطلاح "شکست" یک فرصت یادگیری است . هر بار که با مشکلات روبرو می شویم، دیدگاه جدیدی به دست می آوریم که ما را یک قدم به موفقیت نزدیک می کند.
با نگاه کردن به شکست ها به عنوان «درس زندگی» به جای شکست. ما از تسلیم شدن به معیارهای موفقیت تحمیل شده توسط جامعه اجتناب می کنیم. این به ما امکان می دهد تا از ایده موفقیت یا شکست فراتر برویم و روند مداوم یادگیری و رشد شخصی را در آغوش بگیریم.
3. وظیفه
اصطلاح "باید" اغلب وظایف یا مسئولیت هایی را به ذهن متبادر می کند که ما لزوماً نمی خواهیم آنها را انجام دهیم. اما آن را واجب می دانیم. اغلب اوقات، برخی از افراد زندگی خود را صرفاً حول این تعهدات سوق می دهند و از خواسته ها و آرزوهای خود غفلت می کنند.
این رویکرد می تواند مضر باشد و منجر به احساس نارضایتی شود. همچنین در مورد جستجوی چیزهایی بود که به زندگی ما خوشبختی و معنا می بخشد، در حالی که اطرافیانمان را تشویق می کنیم که همین کار را انجام دهند.
4. غیر ممکن
به جای ترویج پوزیتیویسم ساده لوحانه، پذیرش واقعیت و عمل گرا بودن مهم است. با این حال، استفاده بیش از حد از کلمه "غیرممکن" اغلب دید ما را از احتمالات محدود می کند.
نگاه کردن به هر چالشی غیرقابل حل، ما را از کشف فرصت های بی شماری که با عزم و تعهد می توان به دست آورد، باز می دارد. به جای اینکه حتی قبل از تلاش، خود را به شکست تسلیم کنید. بررسی فرصت ها و احتمالات سودمندتر است، با در نظر گرفتن این نکته که حتی بلندپروازانه ترین اهداف نیز با تلاش مستمر قابل دستیابی هستند.
5. نفرت
نفرت یک احساس بسیار سمی و مضر است، به ویژه برای کسانی که آن را در درون خود دارند. اغلب ما این احساس را با احساسات دیگری مانند رنجش، عصبانیت یا ناامیدی اشتباه می گیریم.
با برچسب زدن به این احساسات به عنوان "نفرت"، آنها را تقویت می کنیم و آنها را مخرب تر می کنیم. بسیار مهم است که از احساسات خود آگاه باشیم و اجازه ندهیم آنها به حالت نفرت تبدیل شوند، که می تواند عواقب مخربی بر سلامت روانی و عاطفی ما داشته باشد.
6. همیشه
این کلمه "همیشه" را می توان به صورت سازنده یا مخرب استفاده کرد. زمانی که برای سرزنش کسی استفاده شود، استفاده از آن می تواند مشکل ساز شود. همانطور که در این اتهام آمده است: "تو همیشه این کار را می کنی، نمی دانم چرا فکر می کردم تغییر می کنی." یا وقتی برای دفاع از یک موضع متکبرانه استفاده می شود: "ما همیشه این کار را انجام داده ایم و همیشه کارساز بوده است."
با مرتبط کردن این کلمه با ایده ای از ماندگاری، اغلب به معنای مقاومت در برابر تغییر و تکامل است. در استفاده از آن باید احتیاط کرد. زیرا شرایط و افراد دائماً در حال تحول هستند و استفاده زیاد از این کلمه می تواند مانع این تحول شود.
7. هرگز
مانند اصطلاح "همیشه"، استفاده از "هرگز" به معنای ماندگاری است که با واقعیت در حال تغییر زندگی مطابقت ندارد. با استفاده مکرر از این کلمه، خطر بسته شدن خود را از فرصت ها و مسیرهای رسیدن به تحقق بیشتر داریم. ما باید به روی تغییر باز بمانیم تا بتوانیم مثبت ترین مسیرها را برای رسیدن به اهداف واقعی خود در پیش بگیریم.
8. مشکل
کلمه "مشکل" اغلب با مشکلات همراه است. و استفاده بیش از حد از آن می تواند واکنش های استرس و اضطراب را در مغز ما تحریک کند و مانع پیشرفت ما شود. در مواجهه با این موضوع، ما دو گزینه داریم: یا این «مشکلات» را به «فرصتها» تبدیل کنیم، یا عبارت «چالش» را جایگزین کنیم.
که انگیزه و اراده ما را برای غلبه بر موانع تحریک می کند. با تغییر دیدگاه و زبان خود، می توانیم تجربه خود را از چالش های زندگی تغییر دهیم.
9. یک روز
تعبیر «یک روز»، بهویژه زمانی که به اهدافی مرتبط است که میخواهیم به آنها برسیم، اغلب نشاندهنده اینرسی است که ناشی از ترس از شکست، ترک منطقه راحتی و عدم اعتماد به تواناییها و مهارتهای خود است.
10. سعی کنید
اغلب، وقتی می گوییم می خواهیم چیزی را «آزمایش» کنیم، به طور ضمنی کمبود اعتماد به نفس یا تعهد را بیان می کنیم. این نشان می دهد که ما کاملاً به توانایی خود برای موفقیت اعتقاد نداریم.
اتخاذ این نگرش از آغاز یک پروژه می تواند بذرهای منفی بکارد که نتایج را به خطر می اندازد. اگرچه همیشه نمیتوانیم به هر چیزی که میخواهیم برسیم، حفظ نگرش مثبت اغلب دارایی ارزشمندی در غلبه بر موانع و به حداکثر رساندن شانس موفقیت است.
در نتیجه، کلمات سمی یا غیرسمی که در زندگی روزمره خود استفاده می کنیم تأثیر عمیقی بر درک ما از واقعیت دارد.
احساسات و تعاملات ما با دنیای اطرافمان. ما باید از زبان خود آگاه باشیم و کلمات خود را با دقت انتخاب کنیم، زیرا آنها می توانند باورها، نگرش ها و رفتارهای ما را شکل دهند.
اجتناب از عبارات منفی مانند "گناه"، "شکست"، "نفرت"، "هرگز" یا "مشکل". و با اتخاذ عبارات مثبت و سازنده تر، می توانیم تجربه زندگی خود را تغییر دهیم و روابط هماهنگ تری با خود و دیگران ایجاد کنیم.
علاوه بر این، با شناخت قدرت کلماتی مانند «روزی» و «تلاش کن»، میتوانیم بر ترسها و شکهای خود غلبه کنیم. و خود را کاملاً متعهد به رسیدن به اهدافمان کنیم. با پرورش نگرش آگاهانه و مثبت نسبت به زبانی که استفاده می کنیم. ما واقعاً می توانیم زندگی خود و اطرافیانمان را غنی کنیم.