فوری/ اطلاعیه مهم تامین اجتماعی برای بیمه شدگان | خبر مهم برای حقوق بگیران تامین اجتماعی
بیمه شدگان تامین اجتماعی بخوانند.
بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه کار امکان بهرهمندی از مزایای تأمین اجتماعی را برای افراد با شرایط سنی و شغلی متفاوت فراهم میکند.
بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه یکی از مهمترین موضوعات در نظام تأمین اجتماعی ایران است. این نوع بازنشستگی به افراد این امکان را میدهد که پس از سالها کار و پرداخت حق بیمه، از مزایای بازنشستگی بهرهمند شوند. در این گزارش به بررسی شرایط مختلف بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه در ایران میپردازیم.
مردان در ایران میتوانند با داشتن ۲۰ سال سابقه پرداخت بیمه، در سن ۶۰ سالگی درخواست بازنشستگی نمایند. این شرط به منظور تأمین شرایط لازم برای بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه ایجاد شده است.
در صورتی که میانگین دستمزد دو سال آخر بیمهشدگان کمتر از حداقل حقوق تعیین شده باشد، مستمری بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه با حداقل حقوق پرداخت خواهد شد. بنابراین، اگر بیمهشدگان با حداقل حقوق مشغول به کار باشند، بازنشستگی آنان با ۲۰ سال سابقه تفاوتی با دیگران نخواهد داشت.
شرایط بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه برای زنان
زنان نیز از شرایط ویژهای برای بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه برخوردار هستند. زنان میتوانند در سن ۵۵ سالگی با ۲۰ سال سابقه بیمه درخواست بازنشستگی نمایند.
مستمری بازنشستگی در این حالت بر اساس حاصلضرب میانگین دستمزد دو سال آخر در سنوات بیمهای محاسبه میشود. اگر این مبلغ کمتر از حداقل حقوق باشد، تأمین اجتماعی مستمری را به حداقل حقوق سال افزایش خواهد داد.
یکی از شرایط استثنایی برای زنان، امکان بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه و ۴۲ سال سن است. زنانی که دارای ۲۰ سال سابقه کار و ۴۲ سال سن هستند، میتوانند با پرداخت حق بیمه بر اساس ۲۰ روز حقوق، درخواست بازنشستگی کنند. در این حالت، مستمری بر اساس ۲۰ روز محاسبه میشود و مشمول جبران به حداقل حقوق نمیگردد.
بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه بدون شرط سن
قوانین تأمین اجتماعی برای افرادی که در مشاغل سخت و زیانآور کار میکنند، شرایط خاصی برای بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه در نظر گرفته است. این افراد میتوانند بدون نیاز به رسیدن به سن مشخص، با ۲۰ سال سابقه پرداخت بیمه در این مشاغل بازنشسته شوند.
بر اساس تبصرههای قانونی، هر سال سابقه در کارهای سخت و زیانآور به اندازه یک و نیم سال محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲۰ سال سابقه در این مشاغل معادل ۳۰ سال محسوب میشود. اگر سابقه کار در این مشاغل متناوب باشد، فرد میتواند با ۲۳.۵ سال سابقه بدون شرط سنی درخواست بازنشستگی کند.
به طور کلی می توان گفت، بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه در ایران به عنوان یک سیاست کلیدی برای حمایت از نیروی کار و تأمین امنیت اجتماعی در دوران کهولت طراحی شده است. این قوانین با توجه به شرایط خاص هر گروه از بیمهشدگان و تغییرات اجتماعی، به طور مداوم در حال بهروزرسانی و اصلاح هستند تا به بهترین نحو به نیازهای جامعه پاسخ دهند. با توجه به اهمیت بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه، درک شرایط و ضوابط آن برای تمامی بیمهشدگان ضروری است.
از کارافتادگان و افرادی که به دلایل مختلف زیر مبلغ حداقل دریافت میکنند، بخش قابل اعتنایی از مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی را به خود اختصاص میدهند. در رابطه با این افراد، البته قانون «ازکارافتادگی» با بررسی کارشناسان در کمیسیون مربوطه با حضور بازرسان کار و بازرسان تامین اجتماعی اظهارنظر میکنند. اما با این حال، حال و روز معیشتی این بخش از مستمریبگیران تامین اجتماعی به دلیل دریافت حقوق زیر حداقل، اصلا مساعد نبوده و به مراتب از سایر مستمریبگیران حداقل بگیر، وضعیت نامناسبتری از نظر معیشتی دارند.
قانون تامین اجتماعی (مصوب سال ۱۳۵۴) در بخشهایی بطورمشخص درباره ازکارافتادگان مباحثی دارد که توجه به آنها گویای فقدان برخی جزئیات است. برای مثال مواردی مانند «از کارافتادگی جزئی» و «از کارافتادگی کلی» در این قانون بهطورکلی و بدون توضیح آمده و تشخیص مصادیق آن به ناظران، بازرسان و کمیتههای مربوطه سپرده شده است.
قانون مهم دیگر در این حوزه (بیمه از کار افتادگی) مربوط به اصل بیست و نهم قانون اساسی میشود. بر طبق این اصل، همه افراد میتوانند از خدمات بیمه تامین اجتماعی مانند بازنشستگی، دریافت حقوق بیکاری، پیری، از کارافتادگی، در راهماندگی، بیسرپرستی، حوداث و سوانح، خدمات بهداشتی، خدمات درمانی، مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه استفاده کنند.
با این توصیف، تامین از کارافتادگان مشمول بیمه تامین اجتماعی به ویژه برای افرادی که در حین کار دچار از کارافتادگی هستند، برعهده سازمان تامین اجتماعی و سازمانهای اقمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گذاشته شده است.
با این ترتیب، به صورت جسته و گریخته میبینیم که هستند افرادی که در اثر رفت و آمد به محل کار نیز آسیب دیدند اما چون برخی کمیتهها این موارد را جزئی از فرآیند کار نمیبینند، مورد آسیب دیده را ذیل «ازکارافتادگی ناشی از بیماری» دستهبندی میکنند و به این ترتیب این افراد مبلغ حداقل مستمری که مشمول افراد دچار «از کارافتادگی به علت کار» را دریافت نمیکنند.
ح. الف (مستمریبگیر از کار افتاده سازمان تامین اجتماعی در مشهد) که سالها پیش حین بازگشت از کار دچار ضایعه نخاع گردن ناشی از تصادف شده و تقریبا از ناحیه پایینتر از گردن فلج شده است، از این دسته افراد شناخته میشود.
وی که با وجود پیگیریها ذیل عنوان «ازکارافتادگی غیرکلی» و «ازکارافتادگی ناشی از بیماری» دستهبندی شده، به خاطر آنکه تنها کمتر از ۱۰ سال سابقه بیمه داشته، به همراه مقرری برخی نهادهای خیریهای کمتر از ۹ میلیون تومان دریافت میکند. او میگوید: بخشی از سوابق بنده در قالب ۳۰ ماه خدمت سربازی در مناطق عملیاتی بوده که برای خریدن آن و افزودنش به سوابق باز هم مشکل مالی دارم.
این مستمریبگیر سازمان تامین اجتماعی تاکید کرد: مسئله این است که ما بهعنوان از کارافتادگانی که خود در از کارافتادگی وعدم امکان کار کردن خود نقشی نداشتیم و بخاطر شرایط جسمی امکان کار کردن تا زمان سن بازنشستگی را نداریم و حالا که به سن بازنشستگی رسیده و مستمری میگیریم، بخاطر از کار افتادگی و کمتر بودن سابقه، کمتر از حداقل دریافت میکنیم. این درحالی است که هزینه درمان ما نیز بسیار بالاست و بخش قابل توجهی از داروهای ما که برای جلوگیری از افزایش درد و بیماری است، به خاطر خارجی بودن مشمول بیمه نیستند. برای مثال بنده که دچار مشکل نخاعی و عدم حرکت بودم، نیازمند داروی نوروبیون هستم که تنها مدل خارجی و بسیار گران آن را باید استفاده کنم تا بتوانم دوام بیاورم.
او در پایان تصریح کرد: قطعا با مستمری کمتر از ۱۰ میلیون تومان، افراد سالم نیز بهعنوان مستمریبگیر نمیتوانند امرار معاش کنند. این درحالی است که ما مستمریبگیران ازکارافتاده برخلاف باقی بازنشستگان نمیتوانیم در کنار مستمری، فرصت شغلی برای بهبود وضعیت معاش خود داشته باشیم و همین مشکلات ما را بغرنجتر میکند.
چه مستمریبگیرانی مشمول ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی و حداقلبگیری هستند؟
علیرضا حیدری (نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و کارشناس تامین اجتماعی) در رابطه با مشکلات این بخش از بازنشستگان زیرحداقل بگیر و ازکارافتادگان گفت: صندوق تامین اجتماعی یک صندوق بیمهگر با منطق اقتصادی است و قاعدتاً هرکس به میزان آورده خود از آن بهرهمند میشود. از سالها پیش که قانون چنان بوده که افراد دارای سابقه کمتر از ده سال، با هر میزان از سابقه اگر به سن بازنشستگی میرسیدند، با ۱۰ سال سابقه (یعنی با یک سوم حداقل مستمری) بازنشسته شده و حقوق مستمری برای آنها برقرار میشد. این افراد مشمول ماده ۹۶ و ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی که تناسب حقوق بازنشستگی با حداقل معیشت برایشان قید شده نمیشوند.
وی افزود: به هرحال در قانون تامین اجتماعی ما با دو نوع از کارافتادگی «ناشی از شغل» و ازکارافتادگی «ناشی از بیماری» داریم که اولی مشمول ماده ۱۱۱ و ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی است. یعنی با هر میزان از سابقه بیمه (حتی یک روز) اگر توسط بازرسان کار و بازرسان تامین اجتماعی اثبات شود که فرد در شرایط کار و به واسطه کار یا ماموریت یا حتی ایاب و ذهاب به مسیر دچار نقص عضو و ازکارافتادگی شود، مشمول ماده ۱۱۱ تامین اجتماعی شده و باید از حداقل حقوق مستمری کامل (۳۰ روزه) برخوردار باشد.
حیدری تصریح کرد: اما اگر کارگری در شرایطی باشد که به هر ترتیب کمیته مربوطه و بازرسان تامین اجتماعی و وزارت کار تشخیص دهند که آسیب و از کارافتادگی وی ناشی از بیماری یا هر دلیل غیرشغلی بوده، فرد را ذیل ازکارافتادگی ناشی از بیماری طبقهبندی کرده و در نتیجه همین امر باعث میشود که فرد در صورت داشتن سابقه کمتر از ۱۰ سال، مانند همه کسانی که با سابقه کمتر از ۱۰ سال به سن بازنشستگی میرسند، با مستمری کمتر از حداقل بازنشسته شده و حدود یک سوم مستمری حداقل را دریافت کنند.
این فعال حقوق بازنشستگان تاکید کرد: بازنشستگان و ازکارافتادگانی که این مشکل را دارند، باید بتوانند درمقابل بازرسان و رسیدگی کنندگان به پرونده خود استدلال کنند که چرا ازکارافتادگی آنها مرتبط با شغل آنهاست. برای مثال طبق قانون اگر وسیله یا شرایط خاص برای ایاب و ذهاب کارگر به محل ماموریت یا کار تحت تاثیر کارفرما باشد، این ازکارافتادگی مرتبط با شغل تلقی شده و فرق به عنوان مشمول ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی باید به اندازه حداقل لازم برای گذران آبرومند یک زندگی و درمان کاملاً رایگان بهرهمند باشد.
این کارشناس حوزه تامین اجتماعی در پایان خاطرنشان کرد: این درست است که سازمان تامین اجتماعی و سایر صندوقهای بیمهگر منطق اقتصادی داشته و صندوقی امدادی نیستند، اما زندگی شرافتمندانه حق هر شهروندی است که به هر دلیلی از کارافتاده است، لذا در این موارد اگر هم صندوقهای بیمهگر نمیتوانند از نظر قانونی پوشش کافی به عمل آورند، دست کم باید نهادهای امدادی و حمایتی بتوانند پوشش مناسبی را برای یک زندگی آبرومندانه برای این عزیزان در کشور فراهم آورند.