تست شخصیت شناسی | تست خود شناسی
تست شخصیت شناسی | نه شبیه درونگراها هستی نه برونگراها؟ | اگر این علائمو داری شما یک میانه گرا هستی
شخصیت میانگرا: شاید درباره برونگرایی و درونگرایی شنیده باشید اما میانگرایی چیست و چیزی از آن هم به گوشتان خورده است؟ این هم یکی از انواع دستهبندی شخصیت است.
تست شخصیت شناسی یکی از روشهای شناختی است که برای تعیین ویژگیهای شخصیتی فرد استفاده میشود. در این تست، فرد با پاسخ دادن به سوالات مختلف، ویژگیهای شخصیتی خود را شناسایی میکند. تست شخصیتشناسی یک ابزار است که به کمک آن میتوانید خودتان و دیگران را به صورت عمیقتری بشناسید. در این تست، شما با پاسخ دادن به سوالات مختلف، به نحوه فکر کردن، رفتار و واکنشهای خود برای موقعیتهای مختلف پی میبرید. تست شخصیتشناسی میتواند به شما کمک کند تا بیشتر با خودتان آشنا شوید و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. همچنین، با استفاده از این تست، میتوانید اطلاعاتی درباره شخصیت دیگران نیز کسب کنید و در ارتباط با آنها بهتر و مؤثرتر عمل کنید. تست شخصیتشناسی معمولاً شامل سوالاتی درباره موضوعاتی مانند انواع شخصیت، نگرشها، ارزشها، افکار، روابط، رفتارها و غیره است. پاسخهای شما به این سوالات توسط نرمافزار یا متخصصین روانشناسی تجزیه و تحلیل میشود و گاهی اوقات توجیهی برای هر پاسخ نیز در نظر گرفته میشود. در کل، تست شخصیتشناسی یک ابزار مفید و جالب برای خودشناسی و ارتباط با دیگران است. با این حال، باید به این نکته توجه کنیم که این تستها فقط یک ابزار هستند و نمیتوانند شما را به صورت کامل توصیف کنند.
.
.
.
.
.
.
.
تست شخصیتشناسی یک روش ارزیابی است که به کمک آن میتوان شخصیت افراد را بررسی و تحلیل کرد. این تستها شامل مجموعهای از سوالات و وظایف هستند که با هدف رصد و پیگیری رفتارها، عقاید و ویژگیهای شخصی در نظر گرفته میشوند.تست شخصیتشناسی به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف شخصی، تشخیص جوانب مثبت و منفی و بررسی حدودی شخصیت فرد به کار میرود. این تستها به دلیل کاربری گستردهای که در محیطهای مختلف از آنها میشود، به عنوان یکی از ابزارهای مهم در حوزه روانشناسی شناختی شناخته میشوند.تست شخصیتشناسی به دو دسته تقسیم میشود: تستهای مستقیم و تستهای غیرمستقیم. تستهای مستقیم شامل سوالات و کوئیزهایی هستند که به صراحت از فرد سؤال میشود و در پاسخ به آنها، فرد باید عقاید و پیشفرضهای خود را اعلام کند. این نوع تستها به عنوان یکی از دقیقترین روشها در شناسایی شخصیت فرد شناخته میشوند.در کل، تست شخصیتشناسی به عنوان یک ابزار مفید و موثر در حوزه روانشناسی، به کار گرفته میشود. با استفاده از آن، بررسی شخصیت فرد و شناخت صحیح او قابل دستیابی است.تست شخصیت شناسی یکی از مهمترین و پرکاربردترین روشهای ارزیابی رفتار و شخصیت افراد است. این تستها اغلب توسط روانشناسان، کارشناسان رفتاری و سایر متخصصان به کار گرفته میشود و برای انجام آن، فرد باید به سوالات خاصی پاسخ دهد.عمدهی تستهای شخصیت شناسی به دو دسته تست های هنجاری و تست های پروژکتیو تقسیم میشوند. در تستهای هنجاری، سوالاتی از فرد پرسیده میشود که به نوعی به بررسی ویژگیهای مختلف شخصیت فرد میپردازد. در تستهای پروژکتیو، فرد به چالش کشیده میشود تا به صورت آزادانه نقاشی و یا تکمیل جملات معینی شده با رعایت یک سری قواعد و دستورالعملهای خاص، عکس العمل و واکنش شخصیتی خود را به تصویر بکشد.تست شخصیت شناسی به عنوان یک ابزار ارزیابی، در بسیاری از زمینههای مختلف استفاده میشود. به عنوان مثال، در صنایع مختلف از جمله صنعت فروش، مدیریت منابع انسانی، کارآفرینی، روابط عمومی، تحقیقات بازار، طراحی و تولید محصولات و ... استفاده میشود.
.
.
.
.
.
شخصیت میانگرا: شاید درباره برونگرایی و درونگرایی شنیده باشید اما میانگرایی چیست و چیزی از آن هم به گوشتان خورده است؟ این هم یکی از انواع دستهبندی شخصیت است.
شخصیت شما شکل و شیوه تعاملتان با آدمهای دیگر و دنیا را مشخص میکند. برای همین دقیقشدن روی ویژگیهای رفتاری و شخصیتی هر فرد مهم است.
ایده دستهبندی شخصیت افراد براساس برونگرایی و درونگرایی، پیش از همه در سالهای ۱۹۰۰ میلادی از سوی روانشناس معروف یعنی کارل یونگ (Carl G. Jung) مطرح شد. او اعتقاد داشت که برخی از افراد، انرژی روانی خود را از جمع و اجتماع میگیرند (برونگراها) و بعضی هم برای تأمین انرژی به درون خود مراجعه میکنند (درونگراها).
این دستهبندیها با طیف مشخص میشوند. در واقع، برونگرایی سر یک طیف و درونگرایی هم سر دیگر آن است. آدمها در نقاط مختلف این طیف قرار میگیرند. گاهی بعضی به سر طیف درونگرایی نزدیکتر هستند و برخی هم به سمت دیگر.
اگر در جایی میان این طیف قرار میگیرید، شما میانگرا هستید. افراد میانگرا بنا به هر موقعیت و شرایط به یکی از سمتهای طیف مذکور نزدیک میشوند. در واقع، معمولاً ویژگیهایشان منطبق بر شاخصههایی است که در میان طیف درونگرایی-برونگرایی اعلام میشود. گاهی به سمت درونگراها میروند و گاهی هم برونگراها.
تفاوت میانگرایی با درونگرا و برونگرا بودن
اگر میخواهید بدانید که میانگرایی چیست و چه ویژگیهایی دارد، باید ابتدا با دو مفهوم دیگر هم آشنا شوید. برونگراها (extrovert) آدمهایی هستند که از حضور در کنار افراد دیگر لذت میبرند و اصطلاحاً اجتماعی هستند. اینها معمولاً معاشرتی و خوشصحبت هستند.
درونگراها ( introvert) بیشتر اهل تنهایی و تأمل هستند. آنها از سپریکردن اوقات به تنهایی یا چند دوست محدود لذت میبرند. برای تأمین و بازیابی انرژی روحی هم نیاز به گذران اوقاتی به دور از جمع دارند.
گاهی بهاشتباه این باور وجود دارد که درونگراها خجالتیاند. چنین چیزی صحت ندارد. در واقع، درونگراها هم میتوانند بسیار اجتماعی ظاهر شوند و از هیچکس خجالت نکشند اما تفاوتشان با برونگراها در میزان انرژی است که از جمع میگیرند.
کسانی که میان طیف درونگرایی و برونگرایی قرار میگیرند و ویژگیهایی از هر دو سر طیف را دارند، میانگرا (ambivert) نامیده میشوند. این دسته از افراد، گاهی ویژگیهایی درونگرایانه بروز میدهند و گاهی هم رفتاری برونگرا دارند.
اگر ویژگیهای زیر را در رفتار و شخصیت خود میبینید، احتمالاً میانگرا هستید:
شنونده خوبی هستید و راحت ارتباط برقرار میکنید
درونگراها دوست دارند که بیشتر گوش کنند و برونگراها هم بیشتر اهل صحبتکردن هستند. میانگراها اما میدانند که چه زمانی صحبت کنند و چه موقع شنونده باشند.
برای مثال، زمانی که در جمعی حاضر میشوند، برایشان آسان است که سر صحبت را باز کنند اما به متکلم وحده تبدیل نمیشوند و دیگران را هم وارد بحث و گفتوگو میکنند.
بهسادگی رفتارهای خود را کنترل و تنظیم میکنید
یکی از مهمترین شاخصههای میانگرایی چیست و چطور بروز پیدا میکند؟ از مهمترین ویژگیهای این دستهبندی شخصیتی باید به توانایی در کنترل و تنظیم رفتارها اشاره کنیم. میانگراها خوب میدانند که در هر موقعیت چه رفتاری از خود بروز بدهند. آنها با در نظرگرفتن شرایط و حالوهوای خودشان تصمیمگیری میکنند.
برای مثال، اگر در آسانسور با افرادی دیگر همراه میشوند، نه مانند برونگراها شروع به صحبت میکنند و نه مانند درونگراها خودشان را به آن راه میزنند و حواسشان را برای حرفنزدن با دیگران پرت میکنند. میانگراها در چنین موقعیتی، بنا به آدمهایی که با آنها در یک جا قرار دارند و حسوحال خودشان تصمیم به حرفزدن یا نزدن میگیرند.
هم به حضور در جمع علاقهمند هستید و هم اوقات تنهایی
افراد میانگرا در میانه طیف برونگرایی-درونگرایی قرار دارند. برای همین، بنا به هر موقعیت و متناسب با شرایط است که درباره موضوعات مختلف رفتارهایی برونگرایانه یا درونگرایانه بروز میدهند.
برای مثال، اگر دوستی به آنها زنگ بزند و نزدیک غروب، پیشنهاد حضور در یک مهمانی یکدفعهای را مطرح کند، شاید بروند و شاید هم نه. برونگراها خیلی سریع به چنین موقعیتی بله میگویند. درونگراها هم به احتمال بسیار زیاد نه را در آستین دارند.
اما افراد میانگرا شرایط را سبکوسنگین میکنند و شاید بروند و شاید هم نه. در واقع، میانگراها هم برای تنهایی ارزش قائلاند و هم حضور در جمع. فقط باید اوضاع را بسنجند و بعد درباره هریک از اینها تصمیم بگیرند.
ذاتاً ویژگی همدردی با دیگران در شما قوی است
اگر میانگرا هستید، احتمالاً ویژگی همراهی و همدردی با دیگران در شما بسیار پررنگ است. چنانچه دوستی با مشکل روبهرو شده باشد، برونگراها سریعاً سعی در ارائه راهکاری برای او دارند.
درونگراها هم به مشکل خوب گوش میدهند و به فرد مقابل اجازه دردِدلکردن میدهند اما واکنش فردی روی طیف میانگرایی چیست و چه رفتاری خواهد داشت؟ او خوب به مشکل گوش میکند تا با درک دقیق شرایط بتواند راهکاری ارائه بدهد.
در این میان یک حقیقت جالب وجود دارد؛ حتی اگر یک میانگرا هم باشید، باز هم نیاز به مکملهای دارویی پیدا خواهید کرد.
در ایجاد توازن و تعادل در زندگی متبحر هستید
افراد میانگرا در ایجاد توازن و تعادل در هر موقعیتی بسیار ماهر هستند. برای مثال، اگر در جمعی حاضر شوند که سکوتی سرد همهجا را فراگرفته است، خیلی راحت میتوانند با صحبتی کوتاه و بازکردن سر بحث به شکستن یخ جمع کمک کنند.
آنها اعتماد افراد درونگرا را هم به خوبی جلب میکنند و باعث میشوند که چنین شخصیتهایی هم راحتتر با دیگران وارد گفتوگو شوند.
مزایا و معایب میانگرایی چیست ؟
میانگرایی باعث میشود که آدمهای دارای این نوع از شخصیت، گاهی برونگرا باشند و گاهی درونگرا. برای همین هم از مزایای ویژگیهای رفتاری هر دو سر طیف بهرهمند هستند و هم از معایب آنها. اجازه بدهید که به تفکیک درباره این موضوع بیشتر صحبت کنیم
مزایای میانگرایی
روابط
افراد میانگرا هم ویژگیهایی از برونگراها دارند و هم شاخصههایی از درونگراها. این موضوع باعث میشود که مدیریت روابط برای آنها کار بسیار سادهای باشد و ارتباطات خوب و عمیقی با دیگران پیدا کنند. این افراد هم میتوانند بهسادگی وارد گفتوگو و رابطه با آدمهای دیگر شوند و هم روابط عمیق و پایداری با آنها بسازند.
سبک مدیریتی
مدیران میانگرا اصولاً بسیار موفق هستند. این دسته از افراد میتوانند درک درستی از نیروهای کاری خود داشته باشند و به موقع به حرفهایشان حسابی گوش کنند. از سوی دیگر در ابراز نظر خود و کنترل افراد هم توانمند هستند و در واقع، با ایجاد تعادل در محیط، کارها را بهتر پیش میبرند.
معایب میانگرایی
کسانی که میانگرا محسوب میشوند، انعطافپذیری بالایی دارند و میتوانند به سمت درونگراشدن یا برونگرایی در حرکت باشند. این انعطافپذیری گاهی از سوی آدمهای دیگر بهطور نادرستی درک میشود.
در واقع، به بهانه اینکه چنین شخصیتهایی منعطف هستند، گاهی از سوی محیط و آدمهای دیگر به آنها فشار وارد میشود. این در حالی است که میانگراها هم با وجود انعطافپذیری گاهی نیاز دارند که خواستههایشان را بیبحث و کوتاهآمدن به کرسی بنشانند.
مغز میان گراها چگونه کار میکند؟
پژوهشهای علمی نشان میدهند که مغز افراد برونگرا گیرندههای دوپامین (extroverts) بیشتری دارند. این ماده انتقالدهنده عصبی حس خوب است. از آنجا که مغز برونگراها گیرندههای بیشتری برای دریافت این ماده دارد، یعنی به مقدار بیشتری از آن هم نیازمند است.
آنها با حرفزدن، فعالیت و معاشرتکردن مدام در حال تحریک ترشح بیشتر دوپامین هستند تا احساسات بهتری نصیبشان شود. اما درونگراها اینطور نیستند و نیازی به تحریک مغز برای ترشح بیشتر دوپامین ندارند. برای همین هم هست که فعالیتهای اضافی و معمولاً اجتماعی که موجب تحریک ترشح دوپامین میشود، برایشان زیاد از حد و ناخوشایند است.
در واقع، دوپامین بیشتر برای درونگرایان به معنای مضطربشدن و تشویش است. میانگراها ویژگیهایی متوازن و متعادل دارند. در واقع، ترشح دوپامین در مغز آنها و اثرگذاریاش متعادل است.
میانگرایی چطور تشخیص داده میشود؟
آزمونهای علمی مختلفی برای بررسی تیپ شخصیتی افراد وجود دارد. برای اینکه بدانید، میانگرا هستید یا ویژگیهایتان در دو سر دیگر طیف برونگرایی-درونگرایی تعریف میشود، باید از این تستها کمک بگیرید.
مشاغل مناسب میانگراها چیست؟
شاید برایتان جالب باشد که مناسبترین مشاغل متناسب با میانگرایی چیست و این افراد باید در چه زمینههای شغلی کار کنند. به طور کلی، میانگراها در مشاغلی موفق میشوند که تلفیقی از ارتباطات و استقلال در آنها وجود دارد. برای مثال:
کسانی که در زمینه فروش فعال هستند، هم باید توانایی شنیدن مشتریان را داشته باشند و هم توجیهکردن آنها را. ارتباطات خوب هم که از واجبات در این زمینه شغلی است. میانگرایان با برخورداری از ویژگیهای ارتباطی خوب و توانایی درک عمیق دیگران در چنین مشاغلی موفق خواهند بود.
مدیریت پروژه
در مدیریت پروژهها، نیاز به فردی میانگرا وجود دارد که ضمن رهبری و برقراری تعامل با آدمها مختلف، در سکوت و خلوت خود درباره راهبردهای لازم برای پیشبرد کار هم به نتیجهگیری مطلوب برسد.
تهیهکنندگی
تهیهکنندگان باید با طیف وسیعی از آدمهای مختلف در ارتباط باشند و در ضمن دید و نگاه عمیقی مشابه درونگرایان در آنها موجود باشد. در این صورت است که میتوانند برای کارهای مختلف از جمله تهیه فیلم و موسیقی به تصمیمهای بهتر نزدیک شوند.
طراحی داخلی
طراحان داخلی باید شنوندگان خوبی باشند و متوجه سفارشها و خواستههای مشتریان خود باشند. از سوی دیگر، برقراری ارتباط و تعامل سازنده با آنها هم به پیشبرد کارشان کمک شایانی میکند. این ویژگیها در چه کسانی قابل تجمیع است؟ میانگرایان.
تدریس
برای درسدادن باید طیف وسیعی از توانمندیهای آدمهای برونگرا و درونگرا را در خود داشته باشید. ضمن اینکه لازم است، انعطافپذیری بالایی در رفتارتان موجود باشد. برای همین است که تدریس هم برای میانگراها شغل خوبی خواهد بود.
در مرور شخصیتهای مختلف نمیتوانیم هیچ یک را بر دیگری برتر بدانیم. با این حال، میانگرایی باعث میشود که فرد رفتاری متعادل و مناسب از خود نشان بدهد.
در واقع، چنین فردی متناسب با هر موقعیت، تصمیمگیریها و واکنشهایی مناسب ابراز میکند.
آدمها بسیار پیچیده هستند و امکان دارد که تجربههای زندگی، تغییرات فکر و تحولات محیطی روی تیپ و نوع شخصیتشان هم اثر بگذارد. برای بازکردن گرههای روانی و شخصیتی هم گاهی نیاز به مراجعه به مشاوران وجود دارد.