خیانت جومونگ به سوسانو که هیج جا گفته نشد | داستان تلخ خیانت جومونگ کبیر به همسر وفادارش

خیانت جومونگ به سوسانو: سریال جومونگ یک سریال درام کره ای که به دفعات بسیار از تلویزیون پخش شده است و داستان عاشقانه و تعهد جومونگ و سوسانو به یکدیگر در این فیلم به شدت به نمایش گذاشته شده است و تاکید بسیاری شده است.

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا در جومونگ 2 گوگوریو در موضع ضعیف قرار گرفته است و در مقابل بویو بسیار ضعیف شده است و همه اینها را بدون هیچ توضیحی به ضعف پادشاه یوری نسبت می دهیم؟ اگر اینگونه فکر میکنید اشتباه می کنید همه این دلایل خیانت جومونگ به سوسانو را پشت سرش می بیند!

داستان خیانت جومونگ به سوسانو

بله جومونگ به سوسانو و قبایل جولبون خیانت بزرگی کرد و با انتخاب یوری به عنوان ولیعهد و عزل بیریو پایه ریز ضعف گوگوریو شد که این مراحل را به ترتیب در زیر شرح می دهیم تا متوجه شوید انتهای سریال جومونگ به همین سادگی و خوشی نبوده است:

زمانیکه گوگوریو هنوز تاسیس نشده بود همانطور که در سریال هم مشاهده کردیم. بحث بر سر این بود که چه کسی امپراطور شود و اینجا جایی بود که باید تصمیم گرفته میشد چه کسانی سردمداران این کشور نو تاسیس خواهند شد و طبق توافقی که انجام شد، امپراطور دانگ میونگ (جومونگ) پادشاه و بانو سوسانو ملکه میشوند و فرزند ارشد بانو؛ عالیجناب بیریو به عنوان ولیعهد تعیین می گردد. که جومونگ این مورد رو کاملا پذیرفته بود و بانو سوسانو در نهایی شدن این تصمیم بزرگ نقش بسزایی داشتند. وقتی که یوری؛ فرزند زنده شده جومونگ به گوگوریو برگشت، جومونگ بدون در نظر گرفتن این اصل و مبنایی که باعث تشکیل و تاسیس این حکومت شده بود، یوری رو به عنوان جانشین بعد از خودش تعیین میکند و در اینجا با اعتراض شدید بانو سوسانو و به طبع اون سران قبایل جولبون روبرو می شود و جومونگ هم حاضر نشد از مواضعش کوتاه بیاد و به همین دلی می گوییم خیانت جومونگ به سوسانو صورت پذیرفت و این خیانت به اعتماد سوسانو تا حدی بالا گرفت که امکان درگیری داخلی و نابودی گوگوریو به بالاترین احتمال خودش رسید. در اینجا، بانو سوسانو که اوضاع رو وخیم میبیند دست به از خودگذشتگی بزرگی میزند و تصمیم میگیرد گوگوریو و جومونگ رو به همراه دو فرزند و تعدادی از مردم قبایل جولبون من جمله مردم قبیله خودش ترک کنه و راه یوری رو برای جانشینی بدون دردسر هموار و راحت بگذارد. در این راه مشقت فراوانی رو تحمل میکند و در جنوب کشور به همراه فرزند کوچیکترش ساکن میشود.

بیریو؛ فرزند ارشد اون که هرگز نتوانسته بود این تصمیم مادر رو درک و آن را قبول کند با همکاری تعدادی از سران جولبون تصمیم میگیرد که به یوری که مدت کوتاهی از مرگ پدرش و پادشاه شدنش میگذرد حمله کند. در این جنگ طاغت فرسا که با پیروزی نهایی گوگوریو به پایان میرسد، بیریو و همچنین نود درصد افراد گروه دامول(افراد به شدت وفادار به جومونگ) کشته شوند و همینطور خسارات فراوان و کمرشکنی به گوگوریو وارد شود که این ضعف به افراد ساکن جنوب گوگوریو یعنی بانو سوسانو و اونجو فرزندش این امکان و اجازه را داد که کشوری آزاد و مستقل رو بدون هیچ گونه تهدیدی از سمت گوگوریو تشکیل دهند، کشوری با زمین های بسیار حاصل خیز و ثروت فراوان. با نام باکجه! و همچنین در این مدت بویو بدون هیچ جنگ اضافی قدرت گرفت و از ضعف گوگوریو استفاده و حکومت های کوچک محلی را فتح کردند و قدرت گرفتند.

این چنین شد که حاصل خیزترین قسمت گوگوریو به همراه بزرگترین حامی و پشتیبان تجاری جومونگ یعنی بانو سوسانو بخاطر خودخواهی و خیانت جومونگ به سوسانو از گوگوریو جدا شد و باعث دشمنی بی اندازه ای هم بین فرزندان این 2 نفر در نسل های بعدی صورت گردید.