6 رفتار عصبی روزمره و اشتباه شما که آسیب جدی ای به بدن و سلامتی شما میزند
همه ما بارها شنیده ایم که عصبانیت و حرص خوردن به فرد آسیب می زند اما به طور جدی و علمی نمی دانیم که کدام عضو بدن را درگیر می کند. در این مطلب به این موضوع پرداخته ایم.
همه ما گاهی اوقات در زندگی به دلایلی ترس و غم و غصه و حرص خوردن و عصبانیت و بسیاری از واکنش های منفی دیگر روحی را تجربه کرده ایم. در ادامه با ما همراه باشید تا بدانید هریک از این واکنش های روحی روانی با بدن شما چه می کند.
1) نگرانی
معده تان را ضعیف می کند.
2) استرس
قلب و مغز را ضعیف می کند.
3) عصبانیت
کبد را ضعیف می کند
4) حرص خوردن
سیستم عصبی را ضعیف می کند
5) ترس
کلیه را از کار می اندازد
6) غم و غصه
شش ها را ضعیف می کند
چه چیزی باعث ایجاد درد روانی می شود؟
اگرچه این درد برای افرادی که آن را تجربه می کنند بسیار واقعی است، اما درد روانی یک بیماری رسمی نیست. بعلاوه، آزمایش خاصی برای تعیین اینکه آیا دردهای روانی دارید یا خیر وجود دارد.
مسکن های سنتی برای درمان مشکلات جسمی مانند التهاب یا اختلال عملکرد عصبی طراحی شده اند.
با وجود درد روانی ، اغلب علت جسمی برای یافتن و درمان ندارد. درمان های غیر دارویی مانند TENS و حواس پرتی نسبت به مسکن های سنتی در کاهش درد روانی مؤثرتر هستند.
این نوع درد می تواند محرکهای روانی مختلفی داشته باشد از جمله موارد زیر:
اعتقادات
احساسات
ترس
بیماری روانی مانند افسردگی یا اضطراب
علائم درد روانی
درد روان زا می تواند به طرق مختلف بروز کند. در اینجا برخی از علائم متداول مربوط به این بیماری ذکر شده است:
دردهای عضلانی
درد معده
دردهای پشت و کمر
سردرد
افسردگی چیست ؟
علاوه بر نشانههای روانی، تاثیرات جسمانی افسردگی بیمار را بیشتر در تاریکی دنیای افسردگی فرو میبرد. علائم جسمانی افسردگی از ارتباط مستقیم بین ذهن و جسم نشأت میگیرد.
گاهی شرایط جسمانی باعث تأثیر منفی روی مغز شده و گاهی این شرایط روحی و روانی است که روی بدن شما تأثیر میگذارد.
درحالی که افراد اغلب افسردگی را با نشانههای ذهنی و خلقی مثل غم، اندوه، گریه و ناامیدی میشناسند؛ باید بدانید که افسردگی گاه با دردهای جسمانی همراه میشود و بلاخره فرد را از لحاظ فیزیکی و روانی از پای در میآورد.
اگرچه علائم اصلی افسردگی روحی و روانی هستند (مانند احساس ناراحتی و ناامیدی)، اماافسردگی ممکن است با برخی علائم فیزیکی مانند حالت تهوع، اسهال، درد و تغییر در وزن نیز همراه باشد.
اما مردم معمولا این مشکلات سلامتی را نادیده میگیرند یا نمیتوانند درمان مناسب برای آنها پیدا کنند، چراکه متوجه منشأ این مشکلات نمیشوند. علائم فیزیکی افسردگی را نادیده نگیرید.
این علائم که عبارتاند از درد و تغییرات دیگر در سلامتی، میتوانند اولین نشانههای افسردگی باشند و دانستن این علائم فیزیکی میتواند به تشخیص و درمان زودهنگام بیماری کمک کند.
تاثیرات جسمانی افسردگی همراه با دردی نامشخص
بسیاری از باورهای غلط فرهنگی، افراد را از گفتن مشکلات روحی و روانیشان منع میکنند؛ در صورتی که اگر دردهای جسمی همان بیماری روحی را بیان کنند، به آنها توجه بیشتری میشود.
بیماران باید بدانند که درد فیزیکی نیز ممکن است نشانهای از ناراحتی روانی باشد.
البته لازم به ذکر است بیماریهای روانی میتوانند بر عملکرد جسم نیز تأثیر بگذارند.
معرفی انواع افسردگی
افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایعترین آن افسردگی کبیر است که فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال میشود.
نوعی ازافسردگی کبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است که بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمیشود در حدود ۱۵ درصد مبتلایان به افسردگی کبیر دچار افسردگی اوهام اند که معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است.
مثلاً خود را گناهکار و غیر قابل بخشش تصور میکنند. در حدود ۱۵ در صد مبتلایان به افسردگی کبیر نیز دچار روان پریشی میشوند.
نوع دیگری ازافسردگی وجود دارد به نام “افسردگی غیرمعمول” که بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عکس علامات مرضی افسردگی معمولی است که مبتلایان کم میخوابند و کم میخورند.
مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد میخوابند و زیاد میخورند و به سرعت اضافه وزن پیدا میکنند.
به قول یکی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی (دونالد کلاین)، افسردگی غیر معمول، “مزمن” است نه” دوره ای”؛ از بلوغ آغاز میشود و بیماران نسبت به همه امور کم توجهاند.
نوع دیگرافسردگی، روان رنجوری است که عموماً حدود دو سال طول میکشد و علامات مرضی آن خفیفتر ازافسردگی کبیر است، ولی همواره احساس ناراحتی میکنند.
شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الکل، افزایش استرس و کاهش اشتغال گفتهاند؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است.
گروهی از روان شناسان بر این باورند که جامعه کنونی، کانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکستهای شخصی وابسته کرده است.